جمعه، تیر ۲۰، ۱۳۹۳

استعفا از دبیری ....

یه مافوق کله بتن که آدم داشته باشه واقعا ممکنه فضای محیط کار و بالطبع فضای شخصی رو واسه آدم تنگ کنه
فلانی استعلاجی طولانیه :دبیری وظیفه توعه انجام بده
نیرو میخام : مراحلش باید طی شه و مسعولیت کارها با توءه
وظیفه من دبیری علمیه : کی اینو گفته! همه کارهاشو تو مسعولی
خلاصه صدتا از این حرفا هم بزنم چون من دبیرم مسعولم و لاغیر ،،، بگذریم که دیگران براش به اندازه پشکل گوسفند هم کار نمیکنن ولی واقعا منو تحت فشار میذاشت یک استعفای جالب و آگاهانه از دبیری بصورت مکتوب و پذیرش از طرف اون کله بتن واقعن ریلاکسم کرد ، بعضی وقتا آدم باید جاخالی بده و در بره

چهارشنبه 18 تیر این اتفاق افتاد

عیسی و گمان بد

در یک خشکسالی ، قوم عیسی به نزد او آمدند و گفتند که بیش از دوسال است که باران نیامده است. حتما گناهکاری در بین ماست. او را معرفی کن تا ما ، ...