تقدیر و تکذیب علت العلل

"افحش الفحشاء اضافه الاشیاء الی غیره و انکر المنکر رویت الاشیا من غیر الله"

زشت ترین فحشاء آنست که چیزها را به جز از خدا منسوب کنیم و قبیح ترین منکرها،  دیدن هرچیز است به جز از خدا

از : واسطی از متکلمان اشعری در ص ۷۸ کتاب زیادات حقایق التفسیر

حضرت مولانا از زبان حق به کسانی که قائل به این اند که حق ، علت ِ اولی ست میگوید که: من صاحب تقدیرم ، نه صاحبِ علت ای علیلان 

چار طبع وعلت اولی نی ‌ام

در تصرف دائما من باقی ام 

کار من بی علت است و مستقیم

هست تقدیرم ،نه علت ای سقیم

یعنی کار من بر اساس علت و معلول نیست و من هر جور که بخواهم عمل میکنم و هر وقت اراده کنم عادت هستی را ترک میکنم.

شعر - غزلی زیبا از سنایی غزنوی

که از زبان شیطان بیان میشود

فوق العاده زیبا:

با او دلم به مهر و مودت یگانه بود

سیمرغ عشق را دل من آشیانه بود

بر درگهم ز جمع فرشته سپاه بود

عرشِ مجید، جاه مرا آستانه بود

در راه من نهاد نهان دام مکر خویش

آدم میان حلقهٔ آن دام دانه بود

می‌خواست تا نشانهٔ لعنت کند مرا

کرد آنچه خواست، آدم خاکی بهانه بود

بودم معلم ملکوت اندر آسمان

امید من به خلد برین جاودانه بود

هفصد هزار سال به طاعت ببوده‌ام

وز طاعتم هزار هزاران خزانه بود

در لوح خوانده‌ام که یکی لعنتی شود

بودم گمان به هر کس و بر خود گمان نبود

آدم ز خاک بود من از نور پاک او

گفتم یگانه من بوم و او یگانه بود

گفتند مالکان که نکردی تو سجده‌ای

چون کردمی؟ که با منش این در میانه بود

جانا بیا و تکیه به طاعات خود مکن

کاین بیت بهر بینش اهل زمانه بود

دانستم عاقبت که به ما از قضا رسید

صد چشمه آن زمان زد و چشمم روانه بود

ای عاقلان عشق مرا هم گناه نیست

ره یافتن به جانبشان بی رضا نبود

قدرت روح

از قدرت روح در صورتی میتوانیم استفاده کنیم که بیاموزیم خود را به هیچ کاهش دهیم.

کارلوس کاستاندا

اغوا

"اغوای کسی که کمتر بهش جذب شدیم خیلی آسون تره"

جمله فوق در حال گوش کردن پادکست اپیتومی بوکس از خلاصه کتاب جستارهایی در باب عشق آلن دوباتن

اینم لینک سایت پادکستش اپیتومی بوکس

https://epitomebooks.ir

روزنوشت

دونالد ترامپ یک توییت میکند و عالم را بر هم میزند.

ریلکس و راحت باش. دنبال این سرویس و آن سرویس نباش‌.از موجود ها ، لذت ببر.

هدف نمی خواهد داشته باشی. اونایی که هدف داشتند ناخودآگاه هدف داشتند و آگاهانه هر کی هدف گذاری کرد خرابکاری کرد (ر..د) توش.

همین و بس