دوشنبه، دی ۰۲، ۱۳۹۲

روزنوشت921002

شنبه 30آدر اسهال گرفتم و شب دوبار رفتم دکتر که بار دوم گفتن باید بستری بشین که قبول نکردم و شب یلدا رو تو خونه مادرخانم با چه مصیبتی به صبح رسوندم....خلاصه صبح یکشنبه بستری شدم در بیمارستان ط. بعلت اسهال خونی در حد المپیک!!!
الان دومین شبه که در بیمارستان بستری ام.اوضاعم خوبه .
دو هم اطاقی دارم یه مامستا که پدر یه مامستای معروف است در مسجد ..... در .... در فلکه...
به هر حال اینم یه تجربه ایه. مسجدشون وبلاگ هم داره
خلاصه اینکه امسال یلدای باحالی نداشتم.

پنجشنبه، آذر ۲۸، ۱۳۹۲

روزنوشت 920928

دیشب اساسی خوابم میومد نصف کاره گذاشتم و تموم نکردم. بیخیال
امروز کلاس فنون تصمیم گیری داشتیم با کسی که یکی از مدیران خاتمی چی بود و الان با استاندار جدید منتظره که پستی بگیره. البته مهم نیست برام اما بر خلاف اون چیزی که ادعا میکرد اصلن ظرفیت انتقاد نداشت و میخاست یه عادت ما ایرانیها رو اصلاح کنه  که اجازه بگیریم حرف بزنیم! بره کونشو بده. روحانی اومده فکر کرده که خبریه.
دیروز و امروز هم کلاس اندیشه های ..... و..... داشتیم که توسط یکی برگزار شد که خودشو هیءت علمی تاریخ مرفی میکرد اما من چنان فهمیدم که از  کجا آب میخوره که نگو و نپرس
و نهایتن اینکه درست فکر میکردم چون با اطلاعاتی که از اینو اون داشت تایید شد مطلب.
بر مبنای ایدیولوژی که جنگ و تقابل ابدی را در پی دارد برنامه ریزی و رفتار میکنن و بدین ترتیب سرمایه هایمان را هزینه میکنن.
و اینکه ستراتژی علمی برای خودم باید طراحی کنم و بمانند یک مدیر ارشد یا مدیر عامل یک شرکت بزرگ رفتار نمایم.

روزنوشت 920927

امروز دقیقن یک هفته از برف سنگین میگذرد شهرداری ول کرده و بغیر از چند خیابان اصلی ، مطلقا و مطلقا به فرعی ها دست نزده و حدس من این بود که شهردار رو میخان عوض کنن و اون برای رضای خدا، کار نکنه
افکار ایدیولوژی و روند جاری و دیدگاههایشان را برا......
خوابم میاد اساسی.
بعدا مینویسم

چهارشنبه، آذر ۲۷، ۱۳۹۲

روزنوشت 920926

حاجی داره کار منو زیاد میکنه! مراکز ، پایش  سایر استانها و .... باید برنامه ریزی زمان بهتر و حرفه ای تری داشته باشم.
هوم ویزیت دیگه دوست ندارم، یه پیشنهاد مقاله با فرمت ونکوور شده که شروع کردم به کار کردن روش!
.
تو این برف اخیر که پنجشنبه گذشته بصورت اساسی باریده شهرداری شهر محترممان تا به امروز هم گند زده بطوریکه هنوز خیابانهای اصلی رو نتونسته خوب سر و سامان بده و اصلا فرعی ها رو دست نزده.ایا واقعا ضعیف شده شهرداری یا اینکه شورا تازه شروع بکار کرده و میخات شهردار رو عوض کنن!!!!!
از فن آوری باید کاملتر و هدفمنتر لستفاده کنم مثل همین ونکوور یا یا اینکه مطالعات بهتری در زمینه های علمی و غیر علمی داشته باشم. هرز رفتن ممنوع است.

دوشنبه، آذر ۲۵، ۱۳۹۲

روزنوشت 920925

بعد از 4-5 سال زندگی در این آپارتمان خلاصه تازه فهمیدم که رادیاتورهای شوفاژ رو چه جوری تنظیم کنم که همه اطاق ها یکنواخت گرم بشن! اما چه فایده که الان فایدهای نداره چون اطاق بزرگه که وسایل من توش هست عملن بخاطر بچه ها بسته است و دمای اونجا پایین تر باشه تازه صرفه جویی هم میشه و سال بعد هم که بچه ها یه کم سنشون رفت بالادو عاقل شدن دیگه تو این آپارتمان نیستیم!
البته اگه سیستم رادیاتور ها کلکتوری بود این مشکل وجود نداشت.
امروز در ادامه درسهای درسنامه در مبحث تفکر خلاق 2 تا تکنیک تفکر 180 درجه و تفکر بین کهکشانی یاد گرفتم که تکنیک های خوبی ان یادم باشه وارد سیسیتم کیپم بکنم تا ملکه ذهنم بشن و بعد از اون هم کلندرم رو ریمایندر کنم.چه کنیم اهل تکنولوژی بودن همینه دیگه!
سرمای زیر 10 درجه سانتیگراد مثل چند روز گذشته ادامه داره و برفها همونجوری یخ بستن و موندن.
ای کاش این بلاگره فیلتر نبود و برای امکانات مختلفش برنامه ریزی اساسی میکردم و اونو به بهترین نحو بکار میبردمش.امیدوارم یه روزی (العجل العجل العجل الساعه الساعه الساعه) همینجوری بشه و من راحت بشم هر چند که الانم هم راحتم.اینا محصولات دوره مموتی هستند.همون پاک ترین دولت تاریخ ایران و احتمالن جهان

یکشنبه، آذر ۲۴، ۱۳۹۲

روزنوشت 920924

پنجشنبه 21 آدر برفی اومو در این شهر که تو این ده سالی که من اینجا هستم بی سابقه بوده است.
تو این بین یه فکر مسخره و کس شعر به ذهنم رسید و اون اینه که شهرداری خیلی پول تقریبن زور میگیره از همه که ما هم بی نصیب نشدیم. حالا تو این برف هی پشت سر هم میگفت که هر کی ماشین آلات داره بیاد قرار داد ببندن واسه برف روبی و کلی از پولش راهمینجوری ب باد داد!!!!!!! ههههههههه
خیلی مسخره بود.
دوم تجربه اولین بستن زنجیر چرخ رو بدست آوردم که تقریبن در وسطهای راه زنجیر پاره شد و من تجربه خوبی کسب روم اینکه زنجیرها را مدام کنترل کنم که باز نشوند و در زک موقعیت حساس گیر نکنم.
سوم اینکه جای تردید نیست که من از برف خیلی لذت یبرم اما تو این برف سنگین دو تا عامل یه خورده مزاحمت ایجاد کرد اولیش سرماخوردگی شدید من و دومی چکه سقف مزخرف آپارتمان که کلی حالمو از این لذت برفی گرفت امیدوارم هر چه زودتر این پروژه ساختمانمونو تموم کنیم و از اینجا و پله هاش  و .. راحت شیم. هر چند که ناشکری نمیکنم اما ر ئالیتی هم باید باشه و خودمونو فریب ندیم
.
. و اینکه بلاگر خیلی امکانات داره که بعضی هاشو از سایت باغبان باشی خصوصا اون متا تگ ها و... رو خوندم و تازه فهمیدم که چیه!
اگه ع
غلط املایی دارم همینه که هست حوصله اصلاح رو ندارم و در ضمن لزومی هم ندارد.
به امید خدا

پنجشنبه، آذر ۲۱، ۱۳۹۲

روز نوشت 920920

البته الان که دارم مینویسم 21 است چون ساعت از 12 شب رد شده است!
امروز کلاس درس حقوق اساسی داشتیم.که یه کتاب رفرنس کوچک مجموعه قانون اساسی و قانون مدنی داشت که بد نیست حداقل فایل پی دی افش رو داشته باشم.
استاده سر کلاس چنان از خونه 60 متری برادرش که خودشو و زنش دکتره تعریف میکیرد و به ما ایراد میگرفت که خونه بزرگ داریم و .....
اخه احمق نمیفهمه که ما صله رحم داریم در دینمان و فرهنگمان و خونه بزرگ نیاز داریم . در قابوس نامه نوشته که گیلانی ها هر وقت مهمان دارن یه اطاق رو بهشون میدن که ملا راحت باشن. از طرفی رضایت والدین و اطرافیان نزدیک ما اینه که خونه بزرگ داشته باشیم و غیر از این باشه دغدغه عدم رفاه ما رو دارن.
اگه خونه 60 متری غربی ها خوبه پس روابطشون هم خوبه ، توییترشون هم خوبه و قس علی هذا . تازه اونا چندین نسله که دارن تنها و خلوت زندگی میکنن ما چی ؟
تازه شروع کردیم!
مسائل فرهنگی رو هم باید نگاه کرد اگه فرهنگ غرب بده اینم هم بده! تازه میگه که ماشین و موتور و دوچرخه دارن اما از امکانات حمل و نقل عمومی استفاده میکنن. خاک بر سرش با این حرفهای نفهمانه اش. مگه ما مخالف استفادا از اونائیم؟ اگه برای فرهنگ سازی باشه اشکال نداره اما لحنش عدم رعایت ما بوده و الا مترو و اتوبوس صد در صد آماده هستند!!!!
بگذریم
قبلن میگفتم که قاضی ها عقل ندارن از طرفی شاخ هم دارن . و اینکه یه غرور خاصی هم دارن که ناخودآاه امروز این استاده که از قضا قاضی هم هست لو داد خودشو در پاسخ به یه سوال که قانون اساسی رو هر چقدر هم بلد باشید به اندازه من که بلد نیستید!!! اره جون عمه ات
و در مورد فرهنگ کار ژاپن و از این کس شعرها و نصیحت های پدرانه:
در پاسخ باید گفت که رفتار عموم انسانها کورتیکال و قشر مغز نیست بلکه ساب کورتیکال و از روی احساس و فرهنگ عمومی شان است. نصیحت ها را نگه دار برای فرزندت

سه‌شنبه، آذر ۱۹، ۱۳۹۲

روز نوشت 920919

2-3 روزی ننوشتم. اصلا هر وقت حال داشتم مینویسم. من آزادم که هر کاری دوست داشتم بکنم.
و اما حالا
دکتر اطفال ص رو کشف کردیم دکتر خوب و علمی و باسواد دارای فوق تخصص از دانشگاه علوم پزشکی شیراز
هر وقت کار داشتیم ترجیحا پیش اون بریم بهتره
فکر کنم دچار تکثر ثبت دیجیتالی دارم میشم. بهتره آرامشم رو حفظ کنم و در ذهنم خلا ایجاد کنم. روند فعلی چیزی جز امتات و پری در ذهنم نخواهد داشت. به ار حال فعلا هوا سرد است و طبق پیش بینی ها قراره فردا عروب و پس فردا صبح یه برف جانانه بیاد.از دیروز هم شروع کردم به استفاده از برنامه any.do  فک کنم برنامه خوبی باشه در هدفش نوشته که میخایم شما وقت بیکاری بیشتری داشته باشید و اینکه بیشتر حال کنیم. اگه این برنامه اینکار رو بکنه محشره. قضاوت بعد از گذشت زمانی اندک

فعلن همه رو به خداوند بزرگ میسپارم.
یا حق

پ ن : 951127
کلی تجربه کردم . گوگل کیپ ساده تر و بهتر و کاراتره و همه چیزش هم رایگان

یکشنبه، آذر ۱۷، ۱۳۹۲

روز نوشت 920917

پلیژرمنت زناشویی- پروژه ج.م-غذای ذهن
پلیژرمنت زناشویی نعمتی است بسیار لذت بخش که با تدبیر و تدبر باید بهش رسید.ظاهرن اون شکست نفسی مخصوص خودم برای طرف مقابلم جواب میده اما باید کنجکاو باشم و دایم شرایط رو مونیتور کنم.
با تکنیک : شفاف، باور ، دریافت میتوان وضعیت را خیلی بهبود بخشید.
مطلب بعدی تحویل پروژه ام به ج. م است که دیروز گفتم تا آخر آذر تحویل میدم باید سعی ام رو بکنم و دیگه بیشتر از این دیر نکنم.
مساله بعدی غنی سازی ذهن و اندیشه است که متاسفانه در اینومورد علیرغم آگاهی ام ، ضعیف عمل میکنم . کتابهای کارشناسی ارشدم و خلاصه هاش ، رمانها موفقیت و .....
علم مدیریتم را بصورت کاملا دانشگاهی باید وارد زندگی روزمره شغلی ام بکنم.

شنبه، آذر ۱۶، ۱۳۹۲

روزنوشت 920916

از #درسنامه دارم دوره تفکر خلاق رو میخونم که در تکنیک های مربوطه یکی اش گفته بود که سعی کنید روزانه یکی دو مطال بنویسید البته منظورش این بود که صبح بنویسیم بهتره اما شاید صبح نشه لذا هر وقت حال و فرصت داشته باشم مینویسم. فکر کنم تکنیک بدی نباشه
تا ببینیم بعدا چی میشه!!

عیسی و گمان بد

در یک خشکسالی ، قوم عیسی به نزد او آمدند و گفتند که بیش از دوسال است که باران نیامده است. حتما گناهکاری در بین ماست. او را معرفی کن تا ما ، ...