پنجشنبه 21 آدر برفی اومو در این شهر که تو این ده سالی که من اینجا هستم بی سابقه بوده است.
تو این بین یه فکر مسخره و کس شعر به ذهنم رسید و اون اینه که شهرداری خیلی پول تقریبن زور میگیره از همه که ما هم بی نصیب نشدیم. حالا تو این برف هی پشت سر هم میگفت که هر کی ماشین آلات داره بیاد قرار داد ببندن واسه برف روبی و کلی از پولش راهمینجوری ب باد داد!!!!!!! ههههههههه
خیلی مسخره بود.
دوم تجربه اولین بستن زنجیر چرخ رو بدست آوردم که تقریبن در وسطهای راه زنجیر پاره شد و من تجربه خوبی کسب روم اینکه زنجیرها را مدام کنترل کنم که باز نشوند و در زک موقعیت حساس گیر نکنم.
سوم اینکه جای تردید نیست که من از برف خیلی لذت یبرم اما تو این برف سنگین دو تا عامل یه خورده مزاحمت ایجاد کرد اولیش سرماخوردگی شدید من و دومی چکه سقف مزخرف آپارتمان که کلی حالمو از این لذت برفی گرفت امیدوارم هر چه زودتر این پروژه ساختمانمونو تموم کنیم و از اینجا و پله هاش و .. راحت شیم. هر چند که ناشکری نمیکنم اما ر ئالیتی هم باید باشه و خودمونو فریب ندیم
.
. و اینکه بلاگر خیلی امکانات داره که بعضی هاشو از سایت باغبان باشی خصوصا اون متا تگ ها و... رو خوندم و تازه فهمیدم که چیه!
اگه ع
غلط املایی دارم همینه که هست حوصله اصلاح رو ندارم و در ضمن لزومی هم ندارد.
به امید خدا
یکشنبه، آذر ۲۴، ۱۳۹۲
روزنوشت 920924
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
عیسی و گمان بد
در یک خشکسالی ، قوم عیسی به نزد او آمدند و گفتند که بیش از دوسال است که باران نیامده است. حتما گناهکاری در بین ماست. او را معرفی کن تا ما ، ...
-
به دلائل مختلف ممکن است که دستگاه های پوزیشنر موتور های گردان قفل کنند که در این حالت در صفحه نمایش دهنده پوزیشنر کلمات ” LO ” دیده خواهد ...
-
دوستی دارم دانشیار در دانشگاه دولتی که می گفتن شاخصی داریم تحت عنوان تولید ثروت از مقاله های علمی! که بر مبنای پژوهش و تحقیقات ، چه میزان تج...
-
آب دریا را گر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید آنقدر مطالب مرتبط با رشته تحصیلی ام خصوصاً ارشدش در اطراف و فضای مجازی ،فراوان وجود ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر