روزنوشت921002

شنبه 30آدر اسهال گرفتم و شب دوبار رفتم دکتر که بار دوم گفتن باید بستری بشین که قبول نکردم و شب یلدا رو تو خونه مادرخانم با چه مصیبتی به صبح رسوندم....خلاصه صبح یکشنبه بستری شدم در بیمارستان ط. بعلت اسهال خونی در حد المپیک!!!
الان دومین شبه که در بیمارستان بستری ام.اوضاعم خوبه .
دو هم اطاقی دارم یه مامستا که پدر یه مامستای معروف است در مسجد ..... در .... در فلکه...
به هر حال اینم یه تجربه ایه. مسجدشون وبلاگ هم داره
خلاصه اینکه امسال یلدای باحالی نداشتم.

روزنوشت 920928

دیشب اساسی خوابم میومد نصف کاره گذاشتم و تموم نکردم. بیخیال
امروز کلاس فنون تصمیم گیری داشتیم با کسی که یکی از مدیران خاتمی چی بود و الان با استاندار جدید منتظره که پستی بگیره. البته مهم نیست برام اما بر خلاف اون چیزی که ادعا میکرد اصلن ظرفیت انتقاد نداشت و میخاست یه عادت ما ایرانیها رو اصلاح کنه  که اجازه بگیریم حرف بزنیم! بره کونشو بده. روحانی اومده فکر کرده که خبریه.
دیروز و امروز هم کلاس اندیشه های ..... و..... داشتیم که توسط یکی برگزار شد که خودشو هیءت علمی تاریخ مرفی میکرد اما من چنان فهمیدم که از  کجا آب میخوره که نگو و نپرس
و نهایتن اینکه درست فکر میکردم چون با اطلاعاتی که از اینو اون داشت تایید شد مطلب.
بر مبنای ایدیولوژی که جنگ و تقابل ابدی را در پی دارد برنامه ریزی و رفتار میکنن و بدین ترتیب سرمایه هایمان را هزینه میکنن.
و اینکه ستراتژی علمی برای خودم باید طراحی کنم و بمانند یک مدیر ارشد یا مدیر عامل یک شرکت بزرگ رفتار نمایم.

روزنوشت 920927

امروز دقیقن یک هفته از برف سنگین میگذرد شهرداری ول کرده و بغیر از چند خیابان اصلی ، مطلقا و مطلقا به فرعی ها دست نزده و حدس من این بود که شهردار رو میخان عوض کنن و اون برای رضای خدا، کار نکنه
افکار ایدیولوژی و روند جاری و دیدگاههایشان را برا......
خوابم میاد اساسی.
بعدا مینویسم

روزنوشت 920926

حاجی داره کار منو زیاد میکنه! مراکز ، پایش  سایر استانها و .... باید برنامه ریزی زمان بهتر و حرفه ای تری داشته باشم.
هوم ویزیت دیگه دوست ندارم، یه پیشنهاد مقاله با فرمت ونکوور شده که شروع کردم به کار کردن روش!
.
تو این برف اخیر که پنجشنبه گذشته بصورت اساسی باریده شهرداری شهر محترممان تا به امروز هم گند زده بطوریکه هنوز خیابانهای اصلی رو نتونسته خوب سر و سامان بده و اصلا فرعی ها رو دست نزده.ایا واقعا ضعیف شده شهرداری یا اینکه شورا تازه شروع بکار کرده و میخات شهردار رو عوض کنن!!!!!
از فن آوری باید کاملتر و هدفمنتر لستفاده کنم مثل همین ونکوور یا یا اینکه مطالعات بهتری در زمینه های علمی و غیر علمی داشته باشم. هرز رفتن ممنوع است.

روزنوشت 920925

بعد از 4-5 سال زندگی در این آپارتمان خلاصه تازه فهمیدم که رادیاتورهای شوفاژ رو چه جوری تنظیم کنم که همه اطاق ها یکنواخت گرم بشن! اما چه فایده که الان فایدهای نداره چون اطاق بزرگه که وسایل من توش هست عملن بخاطر بچه ها بسته است و دمای اونجا پایین تر باشه تازه صرفه جویی هم میشه و سال بعد هم که بچه ها یه کم سنشون رفت بالادو عاقل شدن دیگه تو این آپارتمان نیستیم!
البته اگه سیستم رادیاتور ها کلکتوری بود این مشکل وجود نداشت.
امروز در ادامه درسهای درسنامه در مبحث تفکر خلاق 2 تا تکنیک تفکر 180 درجه و تفکر بین کهکشانی یاد گرفتم که تکنیک های خوبی ان یادم باشه وارد سیسیتم کیپم بکنم تا ملکه ذهنم بشن و بعد از اون هم کلندرم رو ریمایندر کنم.چه کنیم اهل تکنولوژی بودن همینه دیگه!
سرمای زیر 10 درجه سانتیگراد مثل چند روز گذشته ادامه داره و برفها همونجوری یخ بستن و موندن.
ای کاش این بلاگره فیلتر نبود و برای امکانات مختلفش برنامه ریزی اساسی میکردم و اونو به بهترین نحو بکار میبردمش.امیدوارم یه روزی (العجل العجل العجل الساعه الساعه الساعه) همینجوری بشه و من راحت بشم هر چند که الانم هم راحتم.اینا محصولات دوره مموتی هستند.همون پاک ترین دولت تاریخ ایران و احتمالن جهان

روزنوشت 920924

پنجشنبه 21 آدر برفی اومو در این شهر که تو این ده سالی که من اینجا هستم بی سابقه بوده است.
تو این بین یه فکر مسخره و کس شعر به ذهنم رسید و اون اینه که شهرداری خیلی پول تقریبن زور میگیره از همه که ما هم بی نصیب نشدیم. حالا تو این برف هی پشت سر هم میگفت که هر کی ماشین آلات داره بیاد قرار داد ببندن واسه برف روبی و کلی از پولش راهمینجوری ب باد داد!!!!!!! ههههههههه
خیلی مسخره بود.
دوم تجربه اولین بستن زنجیر چرخ رو بدست آوردم که تقریبن در وسطهای راه زنجیر پاره شد و من تجربه خوبی کسب روم اینکه زنجیرها را مدام کنترل کنم که باز نشوند و در زک موقعیت حساس گیر نکنم.
سوم اینکه جای تردید نیست که من از برف خیلی لذت یبرم اما تو این برف سنگین دو تا عامل یه خورده مزاحمت ایجاد کرد اولیش سرماخوردگی شدید من و دومی چکه سقف مزخرف آپارتمان که کلی حالمو از این لذت برفی گرفت امیدوارم هر چه زودتر این پروژه ساختمانمونو تموم کنیم و از اینجا و پله هاش  و .. راحت شیم. هر چند که ناشکری نمیکنم اما ر ئالیتی هم باید باشه و خودمونو فریب ندیم
.
. و اینکه بلاگر خیلی امکانات داره که بعضی هاشو از سایت باغبان باشی خصوصا اون متا تگ ها و... رو خوندم و تازه فهمیدم که چیه!
اگه ع
غلط املایی دارم همینه که هست حوصله اصلاح رو ندارم و در ضمن لزومی هم ندارد.
به امید خدا

روز نوشت 920920

البته الان که دارم مینویسم 21 است چون ساعت از 12 شب رد شده است!

امروز کلاس درس حقوق اساسی داشتیم.که یه کتاب رفرنس کوچک مجموعه قانون اساسی و قانون مدنی داشت که بد نیست حداقل فایل پی دی افش رو داشته باشم.

استاده سر کلاس چنان از خونه 60 متری برادرش که خودشو و زنش دکتره تعریف میکیرد و به ما ایراد میگرفت که خونه بزرگ داریم و .....

اخه احمق نمیفهمه که ما صله رحم داریم در دینمان و فرهنگمان و خونه بزرگ نیاز داریم . در قابوس نامه نوشته که گیلانی ها هر وقت مهمان دارن یه اطاق رو بهشون میدن که ملا راحت باشن. از طرفی رضایت والدین و اطرافیان نزدیک ما اینه که خونه بزرگ داشته باشیم و غیر از این باشه دغدغه عدم رفاه ما رو دارن.

اگه خونه 60 متری غربی ها خوبه پس روابطشون هم خوبه ، توییترشون هم خوبه و قس علی هذا . تازه اونا چندین نسله که دارن تنها و خلوت زندگی میکنن ما چی ؟

تازه شروع کردیم!

مسائل فرهنگی رو هم باید نگاه کرد اگه فرهنگ غرب بده اینم هم بده! تازه میگه که ماشین و موتور و دوچرخه دارن اما از امکانات حمل و نقل عمومی استفاده میکنن. خاک بر سرش با این حرفهای نفهمانه اش. مگه ما مخالف استفادا از اونائیم؟ اگه برای فرهنگ سازی باشه اشکال نداره اما لحنش عدم رعایت ما بوده و الا مترو و اتوبوس صد در صد آماده هستند!!!!

بگذریم

قبلن میگفتم که قاضی ها عقل ندارن از طرفی شاخ هم دارن . و اینکه یه غرور خاصی هم دارن که ناخودآاه امروز این استاده که از قضا قاضی هم هست لو داد خودشو در پاسخ به یه سوال که قانون اساسی رو هر چقدر هم بلد باشید به اندازه من که بلد نیستید!!! اره جون عمه ات

و در مورد فرهنگ کار ژاپن و از این کس شعرها و نصیحت های پدرانه:

در پاسخ باید گفت که رفتار عموم انسانها کورتیکال و قشر مغز نیست بلکه ساب کورتیکال و از روی احساس و فرهنگ عمومی شان است. نصیحت ها را نگه دار برای فرزندت

روز نوشت 920919

2-3 روزی ننوشتم. اصلا هر وقت حال داشتم مینویسم. من آزادم که هر کاری دوست داشتم بکنم.

و اما حالا

دکتر اطفال ص رو کشف کردیم دکتر خوب و علمی و باسواد دارای فوق تخصص از دانشگاه علوم پزشکی شیراز

هر وقت کار داشتیم ترجیحا پیش اون بریم بهتره

فکر کنم دچار تکثر ثبت دیجیتالی دارم میشم. بهتره آرامشم رو حفظ کنم و در ذهنم خلا ایجاد کنم. روند فعلی چیزی جز امتات و پری در ذهنم نخواهد داشت. به ار حال فعلا هوا سرد است و طبق پیش بینی ها قراره فردا عروب و پس فردا صبح یه برف جانانه بیاد.از دیروز هم شروع کردم به استفاده از برنامه any.do  فک کنم برنامه خوبی باشه در هدفش نوشته که میخایم شما وقت بیکاری بیشتری داشته باشید و اینکه بیشتر حال کنیم. اگه این برنامه اینکار رو بکنه محشره. قضاوت بعد از گذشت زمانی اندک

فعلن همه رو به خداوند بزرگ میسپارم.

یا حق

پ ن : 951127

کلی تجربه کردم . گوگل کیپ ساده تر و بهتر و کاراتره و همه چیزش هم رایگان

روز نوشت 920917

پلیژرمنت زناشویی- پروژه ج.م-غذای ذهن
پلیژرمنت زناشویی نعمتی است بسیار لذت بخش که با تدبیر و تدبر باید بهش رسید.ظاهرن اون شکست نفسی مخصوص خودم برای طرف مقابلم جواب میده اما باید کنجکاو باشم و دایم شرایط رو مونیتور کنم.
با تکنیک : شفاف، باور ، دریافت میتوان وضعیت را خیلی بهبود بخشید.
مطلب بعدی تحویل پروژه ام به ج. م است که دیروز گفتم تا آخر آذر تحویل میدم باید سعی ام رو بکنم و دیگه بیشتر از این دیر نکنم.
مساله بعدی غنی سازی ذهن و اندیشه است که متاسفانه در اینومورد علیرغم آگاهی ام ، ضعیف عمل میکنم . کتابهای کارشناسی ارشدم و خلاصه هاش ، رمانها موفقیت و .....
علم مدیریتم را بصورت کاملا دانشگاهی باید وارد زندگی روزمره شغلی ام بکنم.

روزنوشت 920916

از #درسنامه دارم دوره تفکر خلاق رو میخونم که در تکنیک های مربوطه یکی اش گفته بود که سعی کنید روزانه یکی دو مطال بنویسید البته منظورش این بود که صبح بنویسیم بهتره اما شاید صبح نشه لذا هر وقت حال و فرصت داشته باشم مینویسم. فکر کنم تکنیک بدی نباشه

تا ببینیم بعدا چی میشه!!

فقط و فقط اهل حرف!!

چند روز پیش یکی گفت که زعفران ایران با بسته بندی اسپانیا در دنیا بفروش میرسد ما باید بسته بندی کنیم اینکارو بکنیم و ......
15 سال پیش هم همین مطلب را در مورد یه محصول دیگه شنیدم احتمالن انگور ارومیه بود اگه اشتباه نکنم
فقط بلدیم حرف بزنیم اهل عمل نیستیم.
مثل توانا بود هر که دانا بود    ز دانش دل پیر برنا بود از فردوسی حکیم که هیچکس نفهمید منظورش چیه اما الوین تافلر 50 سال پیش گفت که قدرت در دنیای امروز اینفورمیشن و اطلاعات است و همه مان فهمیدم!!!!

رعایت مسائل بهداشتی در ماه محرم!!

عاشورای ۹۲ هم تمام شد و مردم بهداشت را رعایت نکردند!این روزها ( دهه اول محرم) تقریبن اکثر کانال های رادیویی که من در ماشین گوش میدم در بخش اخبار، گزارش،…کارشناس می آرن ،تماس تلفنی برقرار میکنن و از این حرفا که ماحصلش اینه که مردم در هیئت ها و جاهای دیگه که میخان غذای نذری بدن بهداشت رو رعایت کنن،اینکار رو بکنن اون کار رو نکنن و خلاصه فقط نصیحت های احمقانه .

حتی در مورد ایمنی هم خودم شنیدم که توصیه کردن که کسانی که دارن غذای نذری میپزن شیلنگ گاز رو از کنار شعله عبور ندن!من نمیدونم کسی که دستش به دهانش میرسه و داره غذای نذری میده عقلش نمیرسه که شیلنگ گاز رو بغل شعله آتش قرار ندهد!

صبح امروز-روز عاشورا- بود که رادیو پیام به نقل از یکی گفت که در اکثر هیئت ها و مکان های ارائه دهنده غذاهای نذری ، اصول بهداشتی رعایت نمیشود و پس از یکدهه بوق و کرنا آب پاکی ریختن که همه اش هیچ.

دیگه بهداشت مواد غذایی از خاطر صدا و سیمای محترم رفت تا محرم بعد!

بیان این همه نکته بهداشتی بصورت نصیحت چیزی جز افزایش استرس و نگرانی برای قشر وسیعی از جامعه ( نه همه شان) ندارد و مردم دغدغه پیدا میکنن که مبادا کِرم آسکاریس بگیرن ، مبادا غذای مونده صاحب نذری رو بخورن ، مبادا…. مبادا …..

و تاثیر این مدل استرس و نگرانی ها بر سلامت فیزیولوژیکی و روانی مردم مقاله جداگانه ای میطلبد که نیازمند کار متخصصان در این زمینه است.

من نمیدونم صداو سیما مردم را چه فرض کرده است؟ یا خودش را چه فرض میکند؟ سازمانی که سرمایه عظیمی از بودجه ملی را میبلعد و اینم خروجی اش!!!! مردم رعایت نکردن

حکایتی مبهوت کننده

جالب است ( جای شرم دارد) حکایت فرزندی که شاغل یک ارگان دولتی است و مادر معلولش رابری پذیرش در یک مرکز نگهداری از یک شهرستان به ستاد مرکزی استان در  اداره کل مطبوعه می آورد و وقتی سرِ شرایط پذیرش به توافق نمی رسد مادرش را جلوی اداره کل ( سازمان مربوطه ) رها میکند و ده دقیقه بعد به کارشناس مسئولش هم تلفنی اطلاع میدهد  که مادرش اونجاست هر کاری خواستی بکنید.حکایتی که دیروز یکشنبه ۲۸ مهر ماه سال ۹۲ مستقیم شاهدش بودم!!!قربان صبر خداوند بروم که حتما در صبرش حکایتی است.

ذهن خلوت

داشتن ذهن خلوت و ریلاکس یکی از لذت بخش ترین احساسات است که سر منشا سایر نیکی ها میتواند باشد.
خلا ذهنی. یادمان نرود.

عزت و سربلندی

عزت و سربلندی

آقای حسن روحانی در تبلیغات ریاست جمهوری اش حرفی زده بود که بنظر من جالب بود:

خوب است که چرخهای سانتریفیوژ بچرخد اما چرخ خانواده هم باید بچرخد.

شکی نیست که انرژی هسته ای جزئی از غرور ملی و افتخار ایران است یا اینکه حداقل چنین احساسی ایرانیها دارند.

در قرآن کریم صدقات و کمک های انساندوستانه بصورت سلسله مراتبی پیشنهاد شده است که ابتدا از خود، خانواده ، بستگان  و ....  باید تعلق یابد.حال میتوان چنین تفسیری را به عزت و سربلندی جمعی نسبت داد بدین ترتیب که عزت و سربلندی طبق چنین سلسله مراتبی ابتدا باید برای فرد و در سطح فردی مطرح باشد آنوقت در سطح خانواده خصوصاً سرپرست خانواده که عموما گرداننده اقتصاد خانواده هستن آنگاه در سطح بستگان بعدش محله خود، شهر خود،استان خود و آنگاه در سطح ملی باید دنبال عزت و سربلندی و غرور ملی بود. دنبال غرور ملی بودن بدون اینکه سرپرست خانوار پولی نداشته باشد که برای فرزندش مثلن گوشی هوشمند بخرد یا میوه فصل مثلن گیلاس را 8 هزار تومان بخرد و هزیمه های دیگری که طاقت فرساست . داروهائی که پیدا نمیشود یا به سختی پیدا میشود و..... 

فلاکت هائی است که نصیب مملکت میشود.

اول عزت های سطح پائین بعد عزت های سطح بالا

کره جنوبی و ژاپن فعلی همینطورن.عزت مندی مردمانش منجر به عزتمندی ملت میشود

وبلاگ رایگان

یک بلاگر رایگان که همه امکاناتش را در اختیار میذارد و از شرکتی چون گوگل پشتیبانی میشود بهتر از یک وبلاگ وردپرسی پولی با امکانات بسیار بیشتر است.

بلاگر رایگانه و هر کاری میتونی بکنی حتی رایگان به دامین وصلش کنی توش فیلم بذاری و ........
در ضمن من محتوی ذهنی ام را ثبت می کنم و طبقه بندی و موضوع بندی و لیبل گذاری ممکنه باعث بشه که از اصل بمونم!

استفاده از توانائی های ذاتی ام

وقت آن رسیده که از توانائی های ذاتی ام به نحو احسن استفاده کنم.
باید روی استعدادهای ویژه ام سرمایه گذاری کنم.آمار و تحلیل آماری حاصل از اس پی اس اس رو به راحتی میتونم انجام بدم.
پتانسیلش رو دارم.
طبق قانون راز باید به جذابیت هاش فکر کنم با اون زندگی کنم.
از شغل فعلی ام احساس مثبت و قدردانی هم داشته باشم و شکایتی ازش نداشته باشم تا این شغل بهتر نصیبم گردد.

سرویس وبلاگدهی خارجی

دیشب متوجه شدم که میهن بلاگ به طرز مارمولکانه ای پشتیبان گیری رو بی سر و صدا از سیستم وبلاگدهی اش حذف کرده.

همه شون مزخرفن

اندیشه هامو دیگه تو سرویس های وبلاگدهی ایرانی نمی نویسم.

همین بلاگر فکر کنم خوبه!!!

چند تشیه زیبا برای زندگی روزمره

اینو در دفترم در مورخ 3/12/76 نوشتم كه از مجله روز هفتم مورخ 14/6/76 خلاصه برداری كرده بودم در منزل م ب كه برای كمك به اسباب كشی اش رفته بودم. تیترش 21 نكته برای روابط بهتر؟! یا یه همچین چیزهائی بود  كه با مقدمه اش 22 نكته استخراج كردم. كه همه اش تشبیهی و تخیلی متافوری است و ناگفته پیداست كه من عاشق این چیزهام.

حالا اون 22 نكته:

1. وسایلی كه داریم هر چند وقت یكبار برق می اندازیم و تمیزشان میكنیم پس در مورد وسایل درونی و فكری مان اینكار را بكنیم.

2. برای ذهنمان تلویزیون رنگی انتخاب كنیم نه تلویزیون سیاه و سفید كه در اینصورت همه چیز را سیاه و سفید خواهیم دید.

3. (-*+=-) حاصلضرب مثبت در منفی ، منفی میشود .و اگر ما یه دنیا مثبت داشته باشیم با یك منفی ،حاصلضرب ایندو منفی خواهد بودپس بیائید افكار منفی را با این توجیه ،از بین ببریم

4. بلندگوی دهانتان را تنظیم كنید كه:

a. جملات زیبا،سعادت و امید بخش را پخش نماید.

b. توانائی داد زدن و جیغ را نداشته باشد.

5. رنگ سبز آرامبخش روحی است پس در محیطمان بیشتر بكار ببریم و بیشتر به آن توجه بنمائیم. همچنین در تخیل میتوانیم آنرا بكار ببریم.

6. چاپخانه تان چنان باشد كه فقط پیام های مثبت ،دلنشین  و امیدوار كننده را چاپ نماید.

7. طناب پاره شده دوستی را هر چه زودتر گره بزنید چون یك طناب خیلی كارها میتواند بكند.

8. آنتن های ذهنتان را طوری تنظیم نمائید كه بسوی ایستگاههای دارای امواج مثبت و دلنشین باشد و این نوع امواج را بگیردو كاری كنید كه كارمندان ایستگاههای منفی از شدت بیكاری اخراج شوند.

9. موتورتان را بعد از كار خاموش كنید و با استراحت دادن به آن خطر روغن سوزی را كاهش دهید.

10. سعی كنید كه هیچ واقعه ای عصبانی تان نكند. و رادیاتورتان را جوش نیاورد كه تكرار این جوش آوردن ها موتورتان را فرسوده میكند.

11. در روابطتان مثل یك قطعه یخ سرد و بی روح نباشیدبلكه مثل یك بخاری ِحرارت بخش در روزهای سرد زمستان باشید.

12. قلب استیلی داشته باشید نه چینی!ضمن آنكه درخشش قلب  استیلی قوی و جاذب قلوب دیگر است.

13. دلتان را تبدیل به اقیانوس عظیم كنید نه مرداب كه در برابر شدیدترین گردابها و طوفانها ، اقیانوس بسیار مقاوم است.

14. نگهبانان ورودی های بینائی و شنوائی تان طوری آموزش دیده باشند كه فقط اخبار و اتفاقات مثبت ،سازنده  و سعادتمندانه را به محیط داخلی تان راه بدهد.

15. نصب شیر اطمینان در كنار غدد اشكی ،خالی از فایده نیست چون سرریز كردن اشكها گاهی اوقات سودمند است.

16. هرجند وقت یكبار وقتی برای ابرهای باران زا در فضای ذهن و روح در نظر بگیرید كه طراوت و شادابی  آنها تا مدتها شما را  نسبت به غم و غصه  و دلمردگی بیمه خواهد كرد.

17. روی طلای وجودتان كار كنید. ارزش فلز بر حسب میزان كاری است كه روی آن صورت گرفته است. . طبیعتاً یك كیلوگرم آهن با یك كیلوگرم اهن تبدیل شده به سوزن  و یك كیلو آهن تبدیل شده به چرخ دنده های ریز ساعت   با هم هم ارزش نیستند.

18. تجربه های تلخ و شیرین ،درسهای فهمیدنی هستند نه حفظ كردنی

19. چراغ های علم و دانائی تان نسبت به موضوعات مورد علاقه تان ،فانوس نباشد. بلكه از پروژكتورهای قوی  و نیرومندِ بازآموزی استفاده كنید. و مشتاقانه منتظر ثمرات نیكوی آن در زندگی روزمره خود باشید بطوریكه اگر بررسی كنید میبینید  كه اعتماد بنفستان افزایش می یابد و خودتان تعجب میكنید.

20. بعد از بیدار شدن ،دستگاههای عیب سنج و ایرادگیر وجودتان را با دست خود از كار بیاندازید كه با اینكار خورشید درخشانتر ،پرنده ها خوش آوازتر ،مردم مهربانتر  و حتی كسب و كار با بركت تر خواهد بود.

21. هر چند وقت یكبار با پناه بردن به دامان طبیعت ، پرنده های دل و احساساتتان را رها كنید نگذارید آنها با درگیر شدن ما در زندگی ،پرواز را فراموش كنند. گاهی اوقات این خود مائیم كه با بی توجهی به احساسمان بال آنها را میشكنیم.روزی نیاید  كه گشودنِ در قفس برایشان دیگر مهم نباشد.

22. و سرانجام بیائید تلاش كنیم تا با استفاده از پاك كننده هائی همچون دعا ، نیایش  و انجام اعمال نیك هر چند وقت یكبار زنگار از صفحه دلمان بزدائیم و آنرا برای انعكاس  و رحمت الهی آماده تر نمائیم.

جالب بود.نه؟1

الهی قمشه ای

گردآوری سخنان الهی قمشه ای که در تاریخ    76/12/2 از شبكه چهار پخش شد.

وقتی بی تناسبی میبینیم از تناسب خارج میشویم( حتی اگر صحنه و تصویر بی تناسب را ببینیم).پس دور و برمان و محیط اطرافمان  و جهان را باید زیبا ،متناسب و هنری ببینیم و اگر اینطور نیست میتوانیم بعنوان یكی از اهداف فرعی ،این نكته را در نظر داشته باشیم.

آثار هنری همه شان موسیقی است،عشق است،ایمان است و این عوامل در آثار هنری متبلورند.

یك  گروه موسیقی كه در جلوی یك ساختمان زیبا و تاریخی مینوازند نشءت گرفته از همین مساله است. و ملودی هم رد پای یك احساس است،رد پای حال است نه چند تا نت پشت سر هم! و همچنین یك معماری زیبا عالمی است كه همه زیبائی و لطف است و آرزوی انسان برای رسیدن به چنین محیطی است.

*

در هر چیز دنبال یكی باشید یكی بود یكی نبود غیر از خدا هیچكی نبود

*

مست شدن از شراب جما خود،صُنع آفرینش استو بدین ترتیب از صنایع آفریده شده خداوندی میشود مست شد. و مستی و عبارات اشعار حافظ و خیام و سایرین از این مدل است. و این عشق عمیق است كه موزه ها و معماری و ... را بوجود آورده است.

*

خودكشی های رایج در بعضی از جوامع ناشی از روزمرگی است و برای فرار از آن باید هر روز یك اطوار جدیدی ریخت و به استناد قرآن نیز ،دنیار هر روز و همیشه اطوار جدیدی را پیش رو ظاهر میكند و هیچوقت اطوار كم نمی آورد.

*

همه چیز یك واحد است و بعداً زیاد میشود  یعنی یك كل است و هزاران جزء در آن موجود است.

یك ساز موسیقی دست یك استاد را در نظر بگیرید كه یك موسیقی باحال میزند كه وحدت است و لی همین ساز در دست یك كودك اینطور نیست.

حتی وجود خودتان را یكی بدانید كه عملاً هم همینطور است مثلاً نمی گوئیم كه 13 لیتر خون هستیم  و 6 كیلو استخوانیم و .... بلكه میگوئیم فلانی ام . البته همین وا÷ه فلانی فقط برای شناساندن  و غیره است  ولی خودمان فقط یك چیز را درك میكنیم یعنی خودمان وحدت در كثرتیم.

*

اگر فكر كنیم آمدیم و میرویم پس بعنوان مثال معماری نمیتوانیم بكنیم و اینكار را نیز نمی كنیم پس نباید چنین فكری را بكنیم . جسم ما فقط جزء است و جان ما كل و فراگیر و ابدی ست پس این فكر را از سرمان بیرون كنیم كه چون میمیریم مهماری( البته بعنوان مثال) نكنیم.( آب كوزه و اقیانوس و كوچه و شهر)

*

پس ما دوتا حركت دارم كه اولی آفرینش است  كه همان حركت از وحدت به كثرت است  و دومی معراج كه حركت از كثرت به وحدت است.علم حركتی از كثرت به وحدت است ریاضیات و هندسه و مثلثات هم همینطور. و نهایتا فیزیك و عرفان كه فیزیك نوعی از عرفان است  و حتی فرمول های فیزیك كه روز بروز ساده تر میشوند.

*

و عارفان شرابها را قبول ندارن بلكه شرابی میخواهند كه واقعاً از خودشان مست و بیخود شوند  و فقط او را در نظر بگیرند.

*و خداوند هیچگاه ما را فراموش نمی كند و همیشه به ما عنایت دارد و استفاده به سوره والضحی میكند.

2/12/76 شبكه چهار

الهی قمشه ای

کوک شدن انسانها

همواره باید به مانند یك ساز ِ خوب، كوك  باشم و بهترین عواطف و احساسات را داشته باشم.

كلید این كوك "بسم الله الرحمن الرحیم" است. با بسم الله یعنی كه من هیچم (مثل آئینه) و اونوقت است كه همه چیز میشوم.

واژه  بسم الله الرحمن الرحیم در هر كاری باید باشد بدینوسیله وصل میشویم به منشاء كائنات و خودمان محو میشویم  و انكار میكنیم خودمان را و چون هیچكس نیستیم پس همه كس هستیم.

خوش خلقی وابسته به این كوك بودن است و طبق قانون راز ،پس زمینه و پایه همه نیكی هاست كه میخواهیم در زندگی مان رخ دهد. 

1386/12/1

شبكه چهار

الهی قمشه ای

حفظ خصلت های دوران کودکی

الهی قمشه ای:

باید سعی كنیم كه خصلت های دوران كودكی مان را تا اخر عمر حفظ كنیم.

اونا دغدغه عمر ندارن غم گذشته رو نمیخورن و از آینده ترس ندارن

این یكی از مهم ترین كلید های خلاقیت است كه متاسفانه به راحتی نادیده گرفته میشود.

1386/12/1

شبكه چهار

خواسته های شفاف و بدون ابهام برای مغزمان

در کتاب راز خونده بودم که مغز برای فکر کردن به هدفهایمان ابهام نباید  داشته باشد و باید با جزئیات تمام آنرا باور کند آنچه را که میخواهیم.

یک مثال جالب هم نوشته بود: به دستهای خود به دقت بنگرید،موهای ریز ،طرح ناخنها،طرحهای خط خطی پوست ،بند انگشتان و...(جزئیات کامل ،توجه به نرمی و زبری اش ،رنگش ،انعطافش  و حتی رگهای خونی و طرحهاش در زیر پوست و الی آخر) و بعد همین دست را در ریلاکسیشن کامل روی فرمان اتومبیل دلخواهتان (مثلاً مورانو )تجسم کنید.

خیلی جالب است و شفاف بیان میکند و ابهامات قبلی ام را که در ذهنم بودند را رفع کرد.

همین طور میتوانم محیط فعلی ام را مثل توجه به دستم در مثال بالا دقت کنم و جزئیاتش را با چشم های باز فوکوس کنم و تخیل های رویاء گونه ام ( مثل فرمان اتومبیل دلخواه در مثال) را با آن ماچ کنم .مغز راحت در ناخودآگاهمان  آنرا باور و ثبت میکند و احساسی به ما دست میدهد که انگار واقعاً همینطوری –خارج از تخیل- بوده است.

خواسته هایمان به ما خوش آمد خواهند گفت.

5 محور مشغله ام

این مطلب رو سال 76 طراحی کردم در مورد تقسیم بندی زمان و ...

البته قضاوتی در موردش نمی کنم فقط ثبتش میکنم که بایگانی بمونه

شخصیت دادن به اشیاء مورد استفاده مان

در مصاحبه حاج قربان سلیمانی نوازنده دوتار با سید عبدالحسین مختاباد (روزنامه جا م ع   ه):

او دوتارش را یک شخصیت واقعی میداند و به آن هویت میدهد .اخم،فحش،خنده گریه ، لجبازی ، غوغا کردن و ...

تشبیه جالبی است با کلیه اشیائی که با آن سرو کار داریم از خودکارمان یا اتومبیل مان ،منزل مسکونی مان  و هرچیزی را که فکرش را بکنیم.اینجوری لذت بیشتری از زندگی مان میبریم. یک نفر همین احساس را با موتورسیکلتش در سال 80 در شهرِ.... به نام الف پ داشت که برام جالب بود.

کتیبه 5

•        باید زبان را كنترل كرد،لاطالئات نگفت. كوتاه و سنجیده سخن گفت و بیشتر شنونده بود.و نپرسید از روی كنجكاوی مداخلانه جویانه(با كنجكاوی علمی فرق می كنه ها!)
•       تصدیق پژوهی نكنیم یعنی كاری نكنیم برای تائید كردنمان یا اینكه به ما توجه كنند.
•       سه عامل بدبختی انسان شهوت زبان، شهوت شكم و شهوت زیر شكم است این مسائل را در نظر داشته باشم.
•       تعلل ورزیده ام در سلكت و در دسترس قرار دادن موسیقی های مورد علاقه ام.آنها مرا كوك میكنند و در جایگاه بالاتری قرار میدهند.
•       روزی و رزق ز نظر حضرت علی:بجوئی اش( كه میجوئی اش تا آخر عمر) و بجویدت (در پی اهداف بالاتر ، كه همانجوری میریزد واسه آدم)
•       اگر ورودی های مغزمان را کنترل نکنیم مدام از رسانه ها یا در محیط اجتماعی مان بمباران میشویم ،و آنوقت قدرت تفکر از ما گرفته میشود .باید فیلتر بگذارم و چیزهائی را وارد سیستم فکری و احساسی ام بنمایم که خودم با توجه به اهداف و ارزشهایم انتخاب کرده ام . و با اینکار فیلتر مخصوصی را برایم تعریف کرده ام. این نکته جای بحث فراوان دارد.29/11/76
•      در تاثیر از فاصله از پل ژاگو قانونی بنام قانون 22 خوانده بودم  که زیاد فکر کردن و هرزه فکری بدون احساس یا اقدام خاص کار را خراب میکند .یادم باشد این این خصلت را که بی اقدام و یا احساس فکری، فکرای دور و دراز بی فایده است حداقل اقدام اینست که که با جسم فیزیکی آنرا احساس کنم . در غیر اینصورت هِچسات!!29/11/76
•     خواندن آثار متفکران بزرگ یا آثاری را که آدمی را به فکر وامیدارند یادم نرود.

قانون خلاء

قانون خلاء:

سال 77 بود که کتابی را بطور تصادفی خریدم تحت عنوان "قانونمندی طبیعت" -الهام از طبیعت ، سرشار از برکت از سید مجتبی حورائی که کتابی ساده و فوق العاده مفید بود که اولین مبحثش در مورد قانون خلاء بود که خلاصه اش را اینجا می نگارم.

• ·         خلاء باعث جذب می شود و هر چه این خلاء بیشتر باشد جذب بیشتری را سبب می شود.اگر موهبت ها را میخواهید جذب کنید باید خلاء ایجاد کنید
• ·         در محیط فیزیک مان برای چیزهائی که میخواهیم باید خلاء ایجاد کنیم مثلاً اگر پیانو میخواهیم بخریم جایش را واقعاً در خونه خالی کنیم انگار که همین الان اونجا پیانو میذاریم! اگر همسر میخواهیم از رختخواب دونفره استفاده کنیم و شبها در یک طرفش بخوابیم و طرف دیگر را برای همسرمان خالی بذاریم!پارکینگمان را خالی کنیم برای اتومبیل دلخواهمان و .....
• ·         همینطور در فکر و دلمان نیز باید خلاء ایجاد کنیم و آنها را خالی کنیم از چیزهای منفی و هم از چیزهای مثبت،                                               منفی از قبیل:کینه،نفرت،انتقام ،حسادت ،ناامیدی ،بدخواهی ، کج اندیشی و ... و مثبت ها نیز شامل مطالب ذهنی مان را روی کاغذ یا بلاگ یا ...بنویسیم و ذهنمان را خالی کنیم ، اطلاعاتمان را به دیگران منتقل کنیم ،بخشش و عفو کردن کسانی که باعث پرشدن فضای ذهنی و احساسی مان می شوند( بدون نیاز به برقراری روابطی که قبلاً بوده) ، و یا حتی ابراز عشق نیز باعث خلاء میشود.
• ·         برای زبانمان خلاء ایجاد کنیم و اینکار از دو طریق امکانپذیر است اول سکوت و دوم نگه داشتن آن از بیهوده گوئی،هرزه سخن گفتن ،دروغ ، تهمت،افترا ،ناسزا و ...
• ·         این خلاء رای شکم نیز مطرح میشود که بدیهی است و نیاز به نوشتن ندارد.
• ·         خلاء (خالی شدن) از گناه نیز با اعتراف به نعمتهای خداوندی و اقرار به گناه انجام میشود
• ·         و باید رهای رها بود ، عدم وابستگی به یک هدف یا یک چیز خاص ،خلاء خاص خودش را ایجاد میکند.