جمعه، آذر ۲۷، ۱۳۹۴

اولویت بندی

در مدیران سطح پایین اغلب دولتی، که ناکارآمدی به وضوح در سازمانشان مشخص می باشد علاوه بر اشکالات فراوان که هر کدامشان یک مثنوی میشود اولویت بندی کارها مشخص نمی باشد . بعنوان تشبیه در یک تیم فوتبال طرف اومده مارادونا رو ول کرده و مراقب غضنفر در تیم رقیب هست که مبادا گل بزند!!

یکشنبه، آذر ۲۲، ۱۳۹۴

شایستگی

این نوشته کپی پیست است
شیخ و شتر
بزرگي با حال بدي در بستر بيماري، خود را در آستانه مرگ ديد. بنابراين از فرزندان و مريدان خود خواست كه از كوچك و بزرگ در شهر براي او حلاليت بگيرند و كسي را از قلم نياندازند تا با خاطري آسوده تر رهسپار سراي باقي شود.
فرزندان و مريدان شيخ در شهر گشتند و از هر كه لازم بود رضايت گرفتند و نتيجه را به شيخ بازگو كردند. شيخ باز هم خود را آسوده نيافت و گمان برد كه كسي از او رنجيده خاطر است. بنابراين از نزديكان خواست كه از حيوانات متعلق به شيخ هم حلاليت بگيرند. آنها نيز با اميد بهبود خاطر مراد خود، از همه حيوانات حلاليت گرفتند تا به شتري رسيدند كه با لجالت تمام از حلاليت دادن سر باز مي زد و مي خواست خود با شيخ صحبت كند.
شيخ هم با آن حال پيش شتر رفت و گفت: «مي دانم كه بارهاي سنگين بر تو گذاشتم و در صحرا و بيابان تو را تشنه، اين و طرف و آن طرف بردم به جاي علف به تو خار دادم در حالي كه خودم سير بودم و آب گوارا مي نوشيدم. با اين حال از تو طلب بخشش دارم و از ملازمان مي خواهم تا آخر عمرت، تو را در ناز و نعمت نگاه دارند.»
شتر با ناراحتي گفت: «اي بزرگ، خداي من و تو، مرا براي بار بردن، خار خوردن و تحمل تشنگي آفريده است. من از بار بردن براي تو و تشنگي ها آزرده خاطر نيستم. اما آنچه از تو بر دل دارم به تو مي گويم و تو را مي بخشم. روزي سوار بر اسب با خدم و حشم در جلوي كاروان مي رفتي و من و ديگر شتران در پي ساربان در راه بوديم. در ميانه راه، خاري در پاي ساربان رفت و از كاروان عقب ماند و تو افسار شتران را بر پشت الاغي بستي. ما بدين چاره تو ناچار بوديم، حال آن كه ما را شأن و منزلت بر پيروي ساربان بود نه دنباله روي حمار.»
🔴 شرح حكايت:
انتخاب و انتصاب مديران در همه رده‌هاي مديريتي سازمان بايد بر اساس شايستگي‌ها باشد. در غير اينصورت همراهي و مشاركت نيروي انساني را از دست خواهيد داد.

فلسفه وجودی خود

اين سؤال موجب دگرگونى شديدى در زندگى عده اى از جمله پيتر دراکر(نظریه پرداز معروف مدیریت) شده است...

-معلم او در سيزده سالگى در کلاس درس سؤالى پرسيده و گفته بود: انتظار ندارم بتوانيد به سؤال من پاسخ دهيد....

-اما اگر در پنجاه سالگى هم نتوانيد پاسخى براى آن بيابيد در اين صورت، حتم بدانيد که زندگیتان را ضايع کرده ايد...

آن سؤال اين بود:

"به خاطر چه چيزى بايد از تو ، یاد کنند".

جمعه، آبان ۲۹، ۱۳۹۴

ثروتمندترین مرد بابل

امروز خلاصه ثروتمند ترین مرد بابلرو از فراکتاب خوندم. خیلی کتاب خوبیه خلاصه آموزه هاش در زمینه ثروتمند شدن بشرح زیر است که جا دارد دقیق و مو به مو اجرا شود:
  1. ده درصد درآمد را پس انداز کنید
  2. خرج تان کمتر از درآمدتان باشد.
  3. از افراد وارد و آشنا راهنمایی و مشورت بگیرید
  4. پس اندازهایتان را بکار گمارید.
  5. از اصل سرمایه تان محافظت نمائید.
  6. حتما خانه ای برای خود داشته باشید.
  7. بفکر پیری و بازنشستگی و بیمه باشید.
  8. توانایی تان را پرورش دهید مطالعه کنید و عقل و تدبیرتان را بیافزائید.
  9. از فرصت ها استفاده کنید.
  10. از سرمایه گذاری در زمینه های ناآشنا بپرهیزید.
  11. از کسب ثروت های آنی و بادکنکی (غیر اصولی)بپرهیزید
  12. مثل دیوارهای قدیمی شهرهای باستانی با بیمه و سرمایه گذاری امن ، از سرمایه تان محافظت نمائید.
  13. آدم گرسنه تر ذهن بازتری دارد با نیاز و کنجکاوی ذهن خود را گرسنه تر نمائید.
  14. از کار و وُرک خود لذت ببرید.

پنجشنبه، مهر ۳۰، ۱۳۹۴

افتادن و سینه خیز رفتن

طرف با کلی ادعا و فیس و افاده داره راه میره یه دفعه کله پا میشه ، بخاطر اینکه ضایع نشه بعد از کله پا شدن ، سینه خیز میره ادعا میکنه میخاسته سینه خیز بره. وصف حال شخصی که کلی رایزنی کرده که مدیر ارشد یه سازمان دولتی بشه اما یکی دیگه اومده رسما سِمت رو گرفته و این میگه من میخواستم معاون بشم کارشناس بشم و .....

جمعه، تیر ۱۹، ۱۳۹۴

داروی در حال اتمام تاریخ

مسخره است از داروخانه شبانه روزی کاپتوپریل میگیریم برای پایین آوردن فوری فشار خون عصبی!
ممکنه تو یه سال چن بار استفاده بشه یا نشه که باید دم دست باشه تا در موقع نیاز فوری استفاده بشه! تاریخ اعتبارش یه ماه مونده تموم شه! داروخانه هم شبانه روزی و پرفروش هست!. دوستی میگفت که داروخانه های درِ پیت داروهای در حال اتمامشونو میدن به داروخانه های پرفروش و اونا هم میفروشن به مردم و میره تو ما تحت ملت همیشه در صحنه

چند توصیه

درآمد:
هیچگاه روی یک درآمد تکیه نکنید، برای ایجاد منبع دوم درآمد سرمایه گذاری کنید.

خرج:
اگر چیزهایی را بخرید که نیاز ندارید، بزودی مجبور خواهید شد چیزهایی را بفروشید که به آنها نیاز دارید.
پس‌انداز:
آنچه که بعد از خرج کردن می ماند را پس انداز نکنید، آنچه را که بعد از پس انداز کردن می ماند خرج کنید.

ریسک:
هرگز عمق یک رودخانه را با هر دو پا آزمایش نکنید.

سرمایه‌گذاری:
همه تخم مرغ ها را در یک سبد قرار ندهید.

انتظارات:
صداقت هدیه بسیار ارزشمندی است، آن را از انسانهای کم ارزش انتظار نداشته باشيد.

چهارشنبه، تیر ۱۰، ۱۳۹۴

توییتر

تبلیغ کنندگان در دنیای امروزی، خیلی علاقه دارند تا بدانند که در ذهن شما همین الان چه می‌گذرد. به چه چیزهایی فکر می‌کنید و مشغولیات ذهنی شما چیست. موضوعی که توییتر، بستری برای ارائه ان می‌باشد. نرم افزارهایی چون، Custom Audiences and MoPub's mobile در توسعه درآمد توئیتر نقش زیادی داشته‌اند.

جمعه، تیر ۰۵، ۱۳۹۴

فقط بلاگر

بعد از فاجعه بزرگ بلاگفا در بهار و تابستان ۹۴ واقعا به چه دلیلی باید به سرویس های وبلاگدهی ایرانی اعتماد کرد؟
همه شان مزخرفن، و غیر قابل اعتماد دوست ندارم بیشتر بنویسم فقط تصمیم بر این است :در سرویس بلاگر متعلق به شرکت عظیم گوگل خواهم نوشت.

کار دزدکی

اگه از بچگی به جای سیگار بهمون می گفتن مسواک ضرر داره
الان هیچکس دندون درد نداشت همه دور هم جمع میشدیم
یواشکی مسواک میزدیم !

جمعه، خرداد ۲۹، ۱۳۹۴

آزادی در فکر

صادق هدایت:
در حقیقت
ما همه بشر بودیم!...
تا اینکه
نژاد!
ارتباطمان را برید!!
مذهب!
از یکدیگر جدایمان ساخت!!
سیاست!
بینمان دیوار کشید!!
و ثروت!
از ما طبقه ساخت
همه آزادی میخواهند بی آنکه بدانند اسارت چیست!
اسارت به میله های دورت نیست.
به حصارهای دور تفکرت است!

دوشنبه، خرداد ۱۸، ۱۳۹۴

تقوی

دکتر چمران :
از من سئوال شد تقوا مهمتر است یا تخصص؟
گفتم: تقوا، اما اگر کسی در کاری تخصص ندارد و کار و مسئولیت پیشنهاد شده را بپذیرد قطعا بی تقواست.
مولا علی ع نیز می فرماید:
هر کس بدون کفایت بالا رود بدون جنایت پایین نخواهد آمد.

سخن حضرت علی (ع) رو یکبار دیگه بخونید!! چقدر پرمعناست.

پنجشنبه، خرداد ۱۴، ۱۳۹۴

رومی_زنگی

امشب یکی از دوستان پیامکی با این مضمون برایم فرستاد: "فرقی نمی‌کند در حرم امام حسین و یا در یک دیسکو در تایلند بمب‌گذاری بشود، در هر صورت نیمی از کشته شدنگان ایرانی خواهند بود!" از این جمله کوچک می‌توان به یک واقعیت بزرگ پی برد. این واقعیت که روح ایرانی سرشار از تناقض است. انسان ایرانی یک پایش در حرم امامان شیعه و امام‌زادگان است و پای دیگرش در فاحشه‌خانه های تایلند و ترکیه. از سویی نماز می‌خواند و از سویی عرق کشمش می‌نوشد. روزانه چندین دوست‌پسر و دوست‌دختر عوض می‌کند و در عین حال در مراسم مذهبی نظیر شب‌های احیا و تاسوعا و عاشورا شرکت می‌کند. و زمانی که مورد پرسش قرار می‌گیرد، تو که مسلمانی چرا خلاف احکامش عمل می‌کنی؟ می‌گوید: هر چیزی جای خودش! و چه زیبا گفته است ادیب کرمانی که:
تا کی زِ خُم هوس شوی رنگارنگ؟!
روزت شبِ اسلام و شبت شهر فرنگ
زین مذهب تردید به جایی نرسی
یا رومی روم باش، یا زنگی زنگ

جمعه، خرداد ۰۱، ۱۳۹۴

آبرو

بعد از نماز شیخ میکرفون میگیره و میگه میخوام کسی بهتون معرفی کنم که قبلا دزد بوده مشروب و مخدرات مصرف میکرده و خدا الان اورو هدایت کرده همه چی گذاشته کنار .بعد از او خواست که بیاد میکروفن بگیره و خودش تعریف کنه که چه جوری توبه کرده بعدش طرف اومد شروع کرد به صحبت گفت:من دزدی میکردم معصیت میکردم خدا ابروم نبرد اما از وقتی توبه کردم این شیخ ابروم همه جا برده

شنبه، اردیبهشت ۲۶، ۱۳۹۴

دروغ تبریز

در استادیوم یادگار امام تبریز کلیه رسانه ها را قطع کردند و به دروغ اعلام کردند که تراکتورسازی قهرمان شده!! عجب !!

یکشنبه، اردیبهشت ۲۰، ۱۳۹۴

زندگی برای خود

من زندگی خودم را میکنم و برایم مهم نیست چگونه قضاوت میشوم
چاقم,لاغرم,قد بلندم,کوتاه قدم,سفیدم,سبزه ام
همه به خودم مربوط است
مهم بودن یا نبودن رو فراموش کن
روزنامه ی روز شنبه زباله ی روز یکشنبه است
زندگی کن به شیوه خودت با قوانین خودت با باورها و ایمان قلبی خودت
مردم دلشان می خواهد موضوعی برای گفتگو داشته باشند
برایشان فرقی نمی کند چگونه هستی
هر جور که باشی حرفی برای گفتن دارند
شاد باش و از زندگی لذت ببر
چه انتظاری از مردم داری ؟؟؟
آنها حتی پشت سر خدا هم حرف می زنند

سه‌شنبه، اردیبهشت ۰۸، ۱۳۹۴

برگشت

از سرویس های وبلاگدهی ایرانی بدم میاد.سعی میکنم اینجا بیشتر بنویسم.البته تا زمانی که فیلترشکن ها کار کنند . چون برداشته شدن فیلتر از سرویس به این خوبی در نظام مقدس جمهوری اسلامی در مخیله‌ام نمیگنجد.

عیسی و گمان بد

در یک خشکسالی ، قوم عیسی به نزد او آمدند و گفتند که بیش از دوسال است که باران نیامده است. حتما گناهکاری در بین ماست. او را معرفی کن تا ما ، ...