چهارشنبه، آذر ۲۷، ۱۳۹۸

عیسی و گمان بد

در یک خشکسالی ، قوم عیسی به نزد او آمدند و گفتند که بیش از دوسال است که باران نیامده است. حتما گناهکاری در بین ماست. او را معرفی کن تا ما ، از نزد خود برانیم و خشکسالی برطرف شود.
عیسی گفت باشه ، تا فردا فرصت دهید.
و فردا عیسی به هیچ کس گمان بد نبرد و خودش از نزد آن قوم رفت!

دوشنبه، آذر ۲۵، ۱۳۹۸

تولید مقاله علمی به ثروت و رتبه بندی کشورها

دوستی دارم دانشیار در دانشگاه دولتی که می گفتن شاخصی داریم تحت عنوان تولید ثروت از مقاله های علمی! که بر مبنای پژوهش و تحقیقات ، چه میزان تجاری سازی صورت میگیرد  و  ثروت (در انحاء مختلف) تولید میشود. بعبارت دیگر از هر چند مقاله ، یک مورد به تولید ثروت و تجاری سازی می انجامد.  نتیجه از پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC) است که مال کشور ایران است.
آمریکا رتبه اول با : هر ۵۰۰ مقاله یک مورد تجاری سازی و ثروت آفرینی 
رتبه دوم کشور ژاپن با هر ۲۵۰۰ مقاله یک مورد تجاری سازی  و رتبه سوم کشور سوئد با هر ۳۰۰۰ مقاله یک مورد تجاری سازی 

کشور دردانه ما -ایران- هر ۱۶۵۰۰۰ مقاله یک مورد تجاری سازی (بله !درسته صدوشصت و پنج هزار مقاله).
 یعنی هر وقت بتونن در رسانه های مختلف میگن که ما اینقدر علم(مقاله) تولید میکنیم در منطقه اول هستیم و در دنیا ، جزء برترین هاییم و ......
عجب!!!

تعییُن را جدای وجود دانستن ، شرک نیست؟

همه ، وجود دارند و تعیین (ماهیت عینی) دارند. هر کس تعیین خود را پشت سر بگذارد به اصل وجود میرسد که همان خداست. حال آیا این تعییُن که از وجود جدا میشود خودش چیزی غیر از خداست؟ مگر توحید نمی گوید که در جهان ، یک وجود بیشتر نیست و همه هم ، اویند؟ پس این تعییُن ها چی میشن؟ از کجا اومدن؟ خب! صددرصد از خدا هستند. که اگر غیر از این باشد ثنویت و شرک است. پس نمیشود اینطور مطرح کرد:؟ که هر موجودی حتی با همین تعییُن هم خداست؟؟

نوشته ها خام هستند و ذهنم پر از ابهام

مولوی و ابن عربی

مولوی ، مثنوی را برای استفاده دیگران گفته ولی غزلیات و رباعی هایش را مثل مثنوی ساده نگفته ، بلکه هر کس به قدر فهم خودش ، سیراب میشود از آنها
اما ابن عربی ، فصوص و فتوحات مکیه را ظاهرا برای به نگارش درآوردن محتویات ذهنی و دریافت های الهامی ش نوشته و لذا کاری نداره که دیگران آن را درک میکنند یا نه و اگر هم درک میکنند به چه میزان

شنبه، آذر ۲۳، ۱۳۹۸

روزنوشت ۹۸۰۹۲۳

شروع کردم به خوندن و نت برداری گلشن راز از شیخ محمود شبستری.اینجوری که میگن عالیه در عرفان و بسیار مفید و لازم. هم متن سخنرانی الهی قمشه ای رو گوش میدم هم از گنجور کتابش رو میخونم. امسال برای من کلا سال عرفانی خوبی بود از درک حقیقت در آن مدلی که شاید یه بار منتشر کنم در این وبلاگ ، اسما الحسنی مروجی سبزواری ، منطق الطیر و خیلی چیزهای دیگه
اگه حس و حالی بود و این فیلترینگ بلاگر توسط صاحب مون اندکی ضعیف شد و حس و حال نوشتن هم بود اندک اندک می نویسم.

چهارشنبه، آذر ۱۳، ۱۳۹۸

شعر سنایی غزنوی

قبله چون میخانه کردم پارسایی چون کنم
عشق بر من پادشا شد پادشایی چون کنم
کعبه یارم خراباتست و احرامش قمار
من همان مذهب گرفتم پارسایی چون کنم
من چو گرد باده گشتم کم گرایم گرد باد
آسمانی کرده باشم آسیایی چون کنم
عشق تو با مفلسان سازد چو من در راه او
برگ بی‌برگی ندارم بینوایی چون کنم
او مرا قلاش خواهد من همان خواهم که او
او خدای من بر او من کدخدایی چون کنم
کدیهٔ جان و خرد هرگز نکرده بر درش
خاک و باد و آب و آتش را گدایی چون کنم
من چنان خواهم که او خواهد چو در خرمن گهش
از کهی گر کمتر آیم کهربایی چون کنم
بر سر دریا چو از کاهی کمم در آشنا
با گهر در قعر دریا آشنایی چون کنم
او که بر رخ حسن دارد جز وفاکاریش نیست
من که در دل عشق دارم بی‌وفایی چون کنم
بادپایی خواهد از من عشق و من در کار دل
دست تا از دل نشویم بادپایی چون کنم
با خرد گویم که از می چون گریزی گویدم
پیش روح پاک دعوی روشنایی چون کنم
شاهدان چون در خراباتند من زان آگهم
زاهدان را جز بدانجا رهنمایی چون کنم
با نکورویان گبران بوده در میخانه مست
با سیه‌رویان دین زهد ریایی چون کنم
چون مرا او بی سنایی دوستر دارد همی
جز به سعی باده خود را بی‌سنایی چون کنم
او بر آن تا مر سنایی را به خاک اندر کشد
من برآنم تا سنایی را سمایی چون کنم
طبع من زو طبع دارد پس مرا گوید مخواه
من ز بهر برگشان این بینوایی چون کنم
از همه عالم جدا گشتن توانستم ولیک
عاجزم تا از جدایی خود جدایی چون کنم

عیسی و گمان بد

در یک خشکسالی ، قوم عیسی به نزد او آمدند و گفتند که بیش از دوسال است که باران نیامده است. حتما گناهکاری در بین ماست. او را معرفی کن تا ما ، ...