چهارشنبه، آذر ۲۲، ۱۳۹۱

کیپ تاون

در سال 1377 (اوخر دوره دانشجوئی کارشناسی ام)که در دفتر تجربیاتم نگاه می کردم عکسی از شهر زیبای کیپ تاون در افریقای جنوبی دیده بودم  و نوشته بودم که میشه با مراقبه و تصویر سازی ذهنی ، به اونجا سفر کرد و الانم همین فکر رو می کنم .قبلاً پروفایل کاغذی مکانهای مورد علاقه ام رو درست کرده بودم وبعدش بهش دست یافته بودم. شاید نیاز به گفتن نباشه اما چند تاشو مرور کنم.

در دوران دانشجوئی کارشناسی ام اون اطاق هال پذیرائی با میز عسلی شیشه ای که بنظرم در سال 75-76  داشت رایج میشد و یه چیز باکلاسی بود و بعدش چقدر راحت ، هال و پذیرایی خونه ام همونجوری شد


یا در سال 83 نقاشی با جزئیات داخل یک اتومبیل در سررسیدنامه ام که در پائیز همون سال یه اتومبیل صفر خریدم در حالیکه قبلش دنیال یه رنوی مدل 60 بودم!!!


بنابراین باید یه فایل مخصوص درست کنم و تو اون همه چیزهائی رو که دوست دارم تجربه کنم رو بگنجونم ، بسیاری از برنامه های مستند تلویزیونی هم اونا رو غنی می کنه و دائم باهاش ور برم و مرور کنم تا به خواسته هام برسم هر چند که به خیلی از خواسته های گذشته ام رسیده ام.


امپراطوری بزرگم رو باید بازسازی نمایم .


از قدرت استعاره استفاده کنم . گیم Age Of Empire  رو بصورت ذهنی برای خودم ترتیب بدم چه جالب! زندگی چقدر شیرینه!در پست دیگه ای در مورد استعاره ها و متافور برای خودم خواهم نوشت.



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

عیسی و گمان بد

در یک خشکسالی ، قوم عیسی به نزد او آمدند و گفتند که بیش از دوسال است که باران نیامده است. حتما گناهکاری در بین ماست. او را معرفی کن تا ما ، ...